امید عبث از بین می رود ، دیگر به بازگشت فکر نمی کنم
حتی رویا نمی بافم که روزی خواهد آمد
آخرین روز انتظار هم گذشت
و من تنها دلخوش آرزوهای عبث بودم
دیگر به عبث نمی اندیشم
دیگر به عبث نمی اندیشم
که آخرین بهانه برای بازگشت نیز از میان می رود
آری " تولد "
تولد سردی که در انتظار تبریکی گرم گذشت
نه آن تبریک دیگر معنای گرما را می فهمد
و نه آن صدا دیگر صدای آشناست.
2 نظرات:
سلامخیلی قشنگ بود دوسشون دارم
salam
che ghad ba ehsase
kheyli doooseshoon daram
ارسال یک نظر